هیولایی به نام اسفند!
همیشه به کسانی که ماه اسفند صدای پای بهار را میشنوند و شادی میکنند، غبطه میخورم. برای من اسفند چیزی است در حد یک گودزیلا! خرابکار و آسیبرسان و بلعنده. خرابکار است چون همه چیز را به هم میریزد. کل روال زندگیام را دگرگون میکند. آسیبرسان است چون بدترین اتفاقات برایم میافتد. بلعنده است چون وقت و انرژی و شادی و امیدم را یکجا میبلعد!
اسفند را دوست ندارم! طبق فرضیه "دل به دل راه داره"، احتمالا اسفند هم از من بیزار است! مهم هم نیست، با حس مشترکی که داریم، با هم بیحساب هستیم. فقط خواستم بگویم اگر از دست اسفند آدمخوار جان سالم به در بردم، بازمیگردم!
وصف حال اسفند ماه من شاید این جمله رضا قاسمی باشد: روال عادی زندگی من گویا این بود که هیچ چیز به روال عادی خود برنگردد.